بی هوش کندذهن، کندفهم، در پزشکی کسی که در اثر داروی بیهوشی یا علت دیگر هوش و حواسش از کار افتاده باشد و احساس درد نکند ادامه... کندذهن، کندفهم، در پزشکی کسی که در اثر داروی بیهوشی یا علت دیگر هوش و حواسش از کار افتاده باشد و احساس درد نکند تصویر بی هوش فرهنگ فارسی عمید
بی هوش کندذهن، کندفهم، آن که طبیعتاً یا با داروی بیهوشی، حواس خود را از دست داده باشد و درد را احساس نکند ادامه... کندذهن، کندفهم، آن که طبیعتاً یا با داروی بیهوشی، حواس خود را از دست داده باشد و درد را احساس نکند تصویر بی هوش فرهنگ فارسی معین
بی هوش بی حال، مدهوش، لایعقل، مست، احمق، بی استعداد، خرف، خرفت، کم حافظه، کندذهن، کودن، منگ، بیخود، دبنگ، گیجمتضاد: هوشمند ادامه... بی حال، مدهوش، لایعقل، مست، احمق، بی استعداد، خرف، خرفت، کم حافظه، کندذهن، کودن، منگ، بیخود، دبنگ، گیجمتضاد: هوشمند فرهنگ واژه مترادف متضاد
بی هوش Unconscious, Unintelligent ادامه... Unconscious, Unintelligent تصویر بی هوش دیکشنری فارسی به انگلیسی
بی هوش inconscient, peu intelligent ادامه... inconscient, peu intelligent تصویر بی هوش دیکشنری فارسی به فرانسوی
بی هوش bilincsiz, zeki olmayan ادامه... bilincsiz, zeki olmayan تصویر بی هوش دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
بی هوش asiyejua, asiye na akili ادامه... asiyejua, asiye na akili تصویر بی هوش دیکشنری فارسی به سواحیلی
بی هوش tidak sadar, tidak cerdas ادامه... tidak sadar, tidak cerdas تصویر بی هوش دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بی هوش buiten bewustzijn, onintelligent ادامه... buiten bewustzijn, onintelligent تصویر بی هوش دیکشنری فارسی به هلندی
بی هوش inconsciente, poco inteligente ادامه... inconsciente, poco inteligente تصویر بی هوش دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بی هوش incosciente, poco intelligente ادامه... incosciente, poco intelligente تصویر بی هوش دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بی هوش inconsciente, pouco inteligente ادامه... inconsciente, pouco inteligente تصویر بی هوش دیکشنری فارسی به پرتغالی
بی هوش nieprzytomny, mało inteligentny ادامه... nieprzytomny, mało inteligentny تصویر بی هوش دیکشنری فارسی به لهستانی
بی هوش безсвідомий , неінтелектуальний ادامه... безсвідомий , неінтелектуальний تصویر بی هوش دیکشنری فارسی به اوکراینی
بی هوش bewusstlos, unintelligent ادامه... bewusstlos, unintelligent تصویر بی هوش دیکشنری فارسی به آلمانی